یکی یک دونه مامان و بابا

نقاشی و کاردستی که کوروش درست کرده ابروهای صورت سمت چپ رو که  کشید گفت این عصبانیه مامانی   این هم هواپیماست ....چیز دیگه ای نیت قسمت آبی جلو هم به گفته نقاش خلبانه اثر دست که از روی دست طاها کشیده   ...

هفته پیش ایستگاه دو توچال ...

طاها چند ماه از کوروش بزرگتره . اون روزی که مهمان  ما بود چند بار دعواتون شد. حتی موقع عکس گرفتن هم آروم نشدید.... با این حال موقع رفتنشون می گفتی :دوستم نره ، دوستش دارم ...

آهویی دارم خوشگله / فرار کرده زدستم / دوریش برایم مشکله/ کاشکی اونو می بستم ای خدا کاری بکن آهومو پیدا کنم / وای چکار کنم آهومو پییدا کنننننننم      یه روز  آقا خرگوشی رفت دنبال بچه موشی / موشی پرید تو سوراخ / خرگوشه گفت آخ/ خرگوشه گفت آخ /وایسا وایسا / کارت دارم / من خرگوش بی ازارم / کارییت نداااااااارم / کاریت نداااااااارم  یه توپ دارم قلقلیه / سرخ و سفید و ابیه / می زنم زمین بالا بره/ نمی دونی تا کجا بره/ من این توپو نداشتم مشقامو خوب نوشتم/ بابام به من عیدی داد / یه توپ قلقلی داد/   حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو / موی بلند روی سیاه ناخن دراز / وا...

نمایشگاه تهران محل گل بازی کوروش پاییز پاییز پاییزه / برگ درخت می ریزه / کوروش کوچولو تمیزه / شعر جدید کوروش در روزهای پاییزی چند شب پیش مهمانی رفته بودیم و کوروش این هدیه رو از میزبان گرفت.  تا صبح با اون مشغول بازی بود   ...